شهید دکتر مصطفی چمران
از دست نوشته های شهید چمران
خدايا خسته و واماندهام، ديگر رمقى ندارم، صبر و حوصلهام پايان يافته، زندگى در نظرم سخت و ملالتبار است؛ مىخواهم از همه فرار كنم، مىخواهم به كُنج عزلت بگريزم. آه دلم گرفته، در زير بار فشار خرد شدهام.
خدايا بهسوى تو مىآيم و از تو كمك مىخواهم، جز تو دادرسى و پناهگاهى ندارم، بگذار فقط تو بدانى، فقط تو از ضمير من آگاه باشى. اشك ديدگان خود را به تو تسليم مىكنم.
خدايا كمكم كن، ماههاست كه كمتر به سوى تو آمدهام، بيشتر اوقاتم صرف ديگران شده.
خدايا عفوم كن. از علم و دانش، كار و كوشش، از دنيا و مافيها، از همه دوستان، از معلم و مدرسه، از زمين و آسمان خسته و سير شدهام.
خدايا خوش دارم مدتى در گوشه خلوتى فقط با تو بگذرانم. فقط اشك بريزم، فقط ناله كنم و فشارها و عقدههاى درونىام را خالى كنم.
اى غم، اى دوست قديمى من، سلام بر تو، بيا كه دلم بهخاطرت مىتپد.
اى خداى بزرگ، معنى زندگى را نمىفهمم. چيزهايى كه براى ديگران لذتبخش است، مرا خسته مىكند. اصلاً دلم از همه چيز سير شده است، حتى از خوشى و لذت متنفرم. چيزهايىكه ديگران بهدنبال آن مىدوند، من از آن مىگريزم، فقط يك فرشته آسمانى است كه هميشه بر قلب و جان من سايه مىافكند. هيچگاه مرا خسته نمىكند. فقط يك دوست قديمى است كه از اول عمر با او آشنا شدهام و هنوز از مجالست )با( او لذت مىبرم.
فقط يك شربت شيرين، يك نورفروزنده و يك نغمه دلنواز وجود دارد كه براى هميشه مفرّح است و آن دوست قديمى من غم است.
*********
من مسئوليت تام دارم كه در مقابل شدايد و بلايا بايستم، تمام ناراحتىها را تحمل كنم، رنجها را بپذيرم، چون شمع بسوزم و راه را براى ديگران روشن كنم، به مردگان روح بدمم. تشنگان حق و حقيقت را سيراب كنم.
اى خداى بزرگ، من اين مسئوليت تاريخى را در مقابل تو به گرده گرفتهام و تنها تويى كه ناظر اعمال منى و فقط تويى كه به او پناه مىجويم و تقاضاى كمك مىكنم.
اى خدا، من بايد از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا كه دشمنان مرا از اين راه طعنه زنند. بايد به آن سنگدلانى كه علم را بهانه كرده و به ديگران فخر مىفروشند ثابت كنم كه خاك پاى من هم نخواهند شد. بايد همه آن تيرهدلانِ مغرور و متكبر را به زانو درآورم، آنگاه خود خاضعترين و افتادهترين فرد روى زمين باشم.
اى خداى بزرگ، اينها كه از تو مىخواهم چيزهائيست كه فقط مىخواهم در راه تو بهكار اندازم و تو خوب مىدانى كه استعداد آن را داشتهام. از تو مىخواهم مرا توفيق دهى كه كارهايم ثمربخش شود و در مقابل خَسان سرافكنده نشوم.
من بايد بيشتر كار كنم، از هوى و هوس بپرهيزم، قواى خود را بيشتر متمركز كنم و از تو نيز اى خداى بزرگ مىخواهم كه مرا بيشتر كمك كنى.
تو اى خداى من، مىدانى كه جز راه تو و كمال و جمال تو آرزويى ندارم، آنچه مىخواهم آن چيزى است كه تو دستور دادهاى و مىدانى كهعزت و ذلت به دست توست و مىدانم كه بىتو هيچام و خالصانه از تو تقاضاى كمك و دستگيرى دارم.
از مجموعه یادداشتها - آمریکا